PHOTO : ABBAS JAFARI
برزخ !
حواصيلي بي حوصله!. بر كنده ي مانده ترين بيد پاي اين چشمه شور قصه ي خواب هايش را براي هزارمين بار باز خواني ميكند و بي موش ترين ديوار جهان پنداري در آرزوي صداي رعدي ميان گهواره ياد ايامي نه چندان دور تاب مي خورد !
تكرار ميشود اين روز ها در كاسه ي خالي سر! در بازي ذهن خسته به هنگام شمارش هزار باره كاشي هاي كف سلول انفرادي . در تماشاي آسماني كه از اين جا اصلا آبي نيست. در گردش چشم هاي خسته در چشم خانه اي كه جز تاريخ روزنامه ها چيزي در آن نمي يابد. تاريخي كه فقط به ياد مي اورد :
امروزهم رسيد يا امروز هم گذشت .
عباث