Azad kooh آزاد کوه
 

 
about ECO_ADVENTURE & CLIMBING
 
 
   
 
Thursday, October 23, 2003
 


( *Namasteh!!)

.........بودايي ها هندو ها .ومسلم ها حتي اگر جمعيتشان سه درصد نپالي ها بيش نباشد آنچنان در كنار يك كنار آمده اند كه باور نكردني است . بيشتر به خصال همند نه به دين هم . پنداري در ژن و جغرافياشان دعوا مفهومي ندارد ياعصبيت .گذار و عبور اين سال ها و بار ها به ياد ندارم گلاويز و پرخاشي از هيچكدامشان . درشلوغي خيابان فقط اگر حوصله شان سر برود يا كه عجله داشته باشند بوق مي زنند و چه بلند اما كسي را نديدم كه از كوره در برود و اين شلوغي و تنگي هاي نفس گير كوچه ها و خيابان هاي بعضا خاكي نيز به مسالمت و تحمل چه برايشان عادي شده و انگار نه كه بايستي چنين باشد و بس و چيزي كه غريبتر مي نمايد تنگي كوچه هاو خيابان هاي پر آدم و فراوان سگ هاي تبتي كه لاي جمع و ماشين مي لولند كم ديده شده كه ريكشايي به ماشيني بمالد يا سگي دمش را زيرپايي ناديده بي انگارند .

استوپا !(1)

چشمان بودا بر فراز گنبدي سپيد و بلند اما محصور به ساختمان اي كنار شهر مهمترين بنا و سمبل نپال است همان چشمان آرامي كه در زير سايه پارچه هايي رنگاررنگ از تابش آفتاب مصون است و در چهارجهت مكعبي خويش به چهار سو مي نگرد . و در هر سو كه مي نگرد آرامش را با خويش بدان سمت مي برد آرامش عميقي كه در بيننده اثر خويش را مي گذارد و وادارت مي كند تا آرام باشي . .تا خودت باشي .خود خودت . خيلي ها را مي شناسم كه به اين جا مي آيند تا خودشان باشند فارغ از همه بايد و نبايد ها حتما كه نبايستي هيپي باشي و ماري جوانا بكشي . نه خيلي ها مي آيند تا دمي خودشان باشند بي قيدي در پوشيدن و خفت و خورد .از همه دار و ندارشان به كوله پشتي و كيسه خوابي و عصايي بسنده كرده اند و شب بركنار ساحل رودي يا دامن كوهي يا سايه درختي چادرشان را بپا كنند . چايشان را سر بكشند و زير آفتاب به هيچ چيز فكر نكنند راز شلوغي و پر طرفدار ي اين سرزمين اين است بي آزار براي توريست و سرشار از نعمت براي بوميان .مسافران كه مي آيند با خودشان پول مي آورند و خرج مي كنند و باربر و شرپا(2) و شرپاني(3) . كشاورز و همه وهمه از اين خوان نان خويش مي برند پس آن به كه آرامش آنرا كه به فرار تن به اين دور ها كشانده بر نياشوبند اينجا حتي پليس ها هم لبخند مي زنند و سلامت مي كنند !!

آن چشمان آرام همه را به آرامش كشانده است و وقتي نگاهش مي كني چيزي تازه تر كشف مي كني آن صورت مهربان در خود دهاني ندارد و بر جايش گوشي روييده . اشارتي . تلميحي به اينكه خاموش باش و بشنو ! اما كسي كه سخن نمي گويد. گهگاهي بانگ زنگي شايد آن هم به نشانه ياد كرد خدايي يا خداياني و بس يا كه چرخش چرخ دعايي زمزمه نيايشي به زير لب راهبي پير يا جوان :

ا وووووووووم ماني پمه هام م م م م 00(4)
و خود اين راز بزرگ بوداست كه دايم وردي را مردم به يادش زمزمه مي كنند همان كه در نيايش و رقص يكي است .

بودا مي گويد با چشمانش با آن گوش ميان صورتش . .....

؛ گوش كن

بــــــاد مي آيد

گوش كن برف مي بارد

گوش كن

رودخانه را

دريا را

گوش كن درونت را

در سكوت درونت كسي . پرنده اي . حلزوني شايد . يا كه پروانه اي در پيله از تو چيز ها مي داند . هيچ به او گوش داده اي ؟ ساكت باش .....گوش كن!











ـ* به معني سلام و خداحافظ در همه جا

(1)ـStupa معبد بودايي ها غالبا گرد كه بالاي آن مكعبي است كه چشمان بودا را برآن نقاشي يا حك كردة اند





Sherpa ـ مـرد كوه نشين كوتاه قامت و پر استقامت و قوي يكي از همينان بود كه سالي پيش قله اورست را به كـــمتر از دوازده ساعت بالا رفت !!

Sherpaniـ شرپاي زن

(4) ـ ذكر بودايي به معناي درود بر جواهر درون لوتوس ( بودا )

(5) ـ كشور پادشاهي نپال با وسعت 147181 كيلومتر مربع محصور بين دو كشور هند در جنوب و چين و تبت در شمال و در شرق به سيكيم و بوتان با 22 ميليون جمعيت قرار گرفته است زبان رسمي آن نپالي است كه از سر شاخه هاي زبان هندو اروپايي مي باشد .مردمان نپال از شصت و يك نژاد و به هفتاد زبان و لهجه حرف مي زنند بوديسم و هندو دين هاي اصلي اين مردمان است اما اقليتي سه درصدي نيز كيش مسلماني دارند.نپال تنها 0.1% سطح كره زمين را اشغال كرده است اما دو درصد گياهان جهان را در خود دارد و هشت درصد پرندگان جهان را با 848گونه. با پانصد گونه پروانه و ششصد گونه گياهي و سيصدو نوزده گونه اركيده !!در اين جغرافياي كوچك بلند ترين كوه جهان با ارتفاع 8848 متر واقع شده است و 8 قله بالاي هشت هزار متر از چهارده قله بالاي هشت هزار متر جهان درقسمت شمالي اين كشور قرار دارد.

در كشور نپال دو ميراث جهاني نزد يونسكو به ثبت رسيده است :

اورست نشنال پارك با وسعت هزار و صدو چهل وهشت كيلومتر مربع

پارك سلطنتي چيتوان با 932 كيلومتر مربع

علوه بر اين شش نشنال پارك و چهار پارك حفاظت حيات وحش و يك شكارگاه در اين كشور ثبت شده جهاني هستند

88888888888888888888888888888888888888888888

پـــا تان !


باز خلسه و سكوت بودا بيرون ميكشم خود را و به سمت پاتان براه مي افتم سرازير شهر به شلوغي آغشته است و خاك و دود و نشان راه رودخانه ايست كه عبورازپلي اشارت به اين دارد كه از خدايان به سمت خاكيان مي روي و رودي ميانه اين دو كه نپالي ها آنرا باگماتي مي خوانند

رودخانه پاگماتي بودا را از پادشاه جدا كرده است كثيف و كناره اش پر زندگي پر فقر و پر از سگ و آشغال و اين تنها چيزي است كه فاصله بين بودا و پادشاه را پركرده است . زندگي در لايه هاي شهر مي طپد گرچه محقر اما چشمان مردمان شهر را نوعي رضايت از سر پذيرش تقدير پنداري پر كرده !همزيستي مسالمت آميز در همه چيز و همه جا عيان است گاوي كنار خيابان و گوساله اش چنان از سر بي خيالي تن به آسفالت خيابان و سر به سنگ پياده روسپرده و به خواب رفته و بوق هيچ ماشيني كه از چند سانتي اش مي گذرد كسالت ظهر را از او نمي ستاند!
abbas
katmandoo
24 oct.2003
Comments: Post a Comment

 

 
 
 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.  

Home