CHSHMHAYE I NIMEH BAZ ! photo:abbas jafari
از مصائب گرد بودن زمين يكي اش بازگشت است درست به همان نقطه اي كه آغازيده اي . اجباري هم اگر نباشد ( كه اغلب هست ) كششي ناخودآگاهانه شايد بسان غريزه مرغان بادي ! تو را از ميان همه كور ه راه ها و راه هاي ناپيداي دريايي از پشت اقيانوس از گوشواره شبه قاره از سر انديب به سمت و سوي خاك خودت مي كشاند .
بر اب پشت سر مي پاشي ياد عظيم ترين بوداي خفته در غار هاي دامبولا ا با عطر عود و صندل
برآب ميپاشي عطر همه درختان دارچين و انبه را بر باد مي دهي برق چشم پلنگان بيشه تيساما را را !ا
بادبان كاتاماران ها را ديروز در غروب برچيدند وامروز زميني زير پايت گسترده است كه عطر همه چيز را با خود دارد
عطر تلخ دوستي ها !! عطر خاك بي باران عطر ريا و رياست عطر ايران !!
عطر طعم ويراني كه ماييم .
عباث !
OUHAM E YK BIYABANI ! photo : abbas ajafari
TAGHABOL !photo : abbas jafari
SAHAR ! photo : abbas jafari
KALEH RIG KALMARD ! photo : abbas jafari
SARAB ! photo : abbas jafari
MATROOOUK! photo : abbas jafari
گاه نيازي است به رسوب ! به باز نشست آن چه در تو ميگذرد يا آن چه بر تو و در تو گذشته . خود داري از بياد آوردن . به فراموشي سپردن و سري را كه داغ است ! به چيز هايي دم دست سرگرم كردن !به اخبار و خبر هايي از آن دست كه دوست نمي داري اما مثل يك خارش مدام زخمي كهنه باز به سويش دست مي بري. علي رغم به خاطر داشت اين كه گفته اي هزار بار كه گم شوند و بروند تا كله قبر !! نه نميشود سكون و سكوت و بيابان و حال خيابان هاي روز دار و بي قهوه! حتي جايي براي ول گشتن نيست . براي رهايي از غوطه وري در زلال و هرم بيابان ديروز و ديروز ها . كجاست جاي نشستن ؟ كجاست قرارگاه آدمي كه در بيابان بيقرار است ودر شهر قراري نمي يابد حتي به اندازه صندلي كوچكي كنار كافه عكس كه اين روز ها به مناسبت ماه مبارك ! بسته است. كجاست جايي براي حرام خوري!! و باز خورد هزار باره هزار تصوير و تصور رسوب كرده و ناكرده در اين ذهن خسته از همه اين حرف ها و خبر ها و خرها !! فقط يك صندلي شكسته . يك نيمكت كهنه . قهوه خانه سال هاي تبعيد را پسران قهوچي كوبيدند در روستاي بند آن نيمكت كهنه لابد به پيش بخاري خانه اي هديه شد تا مشت ها و مچ هاي يخ كرده را شايد كه گرم كند.
راستي اجاقي ميشناسيد در تف اين روز هاي مبارك كه دلي يخ كرده را گرم كند ?. اجاقي خرد در شهري كه دوستش نمي دارم .
عباث !