shekan shekan photo : abbas jafari
sabzineh photo: abbas jafari
yiylag e bhari photo : abbas jafari
shab e ilati photo : abbas jafari
صفر ميشود . صد ميشود دوباره صفر دوباره صد. پر ميشود مخزن ماشين ها و خالي ميشود باز . پمپ بنزين ها. ايستگاه ها . مهمانخانه هاي كثيف بين راه دست هاي آلوده . آبريزگاه هايي آلوده تر . دزد ها و پاسبان ها پاسبان ها و پاسبان ها و پاسبان ها . ! همه جا پر اند .جماعتي كه پول ميستانند تا مواظبت باشند .
- كارت ماشين. گواهينامه . كارت خبرنگاري . هيچكدام از اين ها مانع از اين نمي شود كه او نخواهد كه بداند كه تو چه كاره اي
- نور دارد ميپرد از سر كوه ها !
نور چي ! اين ها چيه ؟ ساكت رو باز كن ؟
تكرار هزار باره سوال هاي تكراري
كجايي هستي ؟ اين جا چه ميكني !!؟
-
ايراني هستم - البته با اجازه شما!!- ودارم سفر مي كنم در وطنم !
سفر براي چي حكم ماموريت داري
- براي چه !
براي ديدن وطنم !؟
اين ها چيه! چي داري ؟
- اين ها دوربين است نقشه است . جي پي اس هست و ماهي تابه !!
دستمالي ميشود همه چيز . زير ورو ميشود . ورق زده ميشود
- خوب برو !
مي رويم . ديگر ديري است كه نور طلايي از لبه خط الراس
زاگرس پريده است. سبزناي بلوط زار
شيمبار . شكوه خاموش دره
شليل . خروش مدام
كارون . وسعت عميق
ليرو و زالكي همه در وهم گاوگم گم شده است.
وهم جنگل كوهستاني خاموشناي دره و برفي كه ديگر ديريست كه همه جا را در لحافي سرد و سپيد پيچانده
پاشو پتو بينداز
شيرين سا !
گردنه بسته شد .برفگير شديم و شب گير هم .
باد افتاده شب صاف خواهد شد آسمان نگران نباش
نگراني ؟ اين جا و نگراني!!؟
اين هم ماه .درشت و سپيد !تن بالا ميكشد از سر صخره زار
تاراز و پاش مي دهد نور نقره اش را بر دره و رود
موري تن مي غلطاند بر شيب نا هموار تند دره و با ماهيانش و صخره هايش غلغل مي كند و مي گذرد بر دره هاي بي پاسبان وامن
!
عباثسوسن سرخاببيست و سوم فروردين 88