Saturday, February 25, 2006
syavoosh kasraei 1305 - 1374 photo " arshiv azadkooh.
(1) comments
Friday, February 24, 2006
به بهانه پنجم اسفند سالگرد تولد سیاوش کسرایی شاعر می توان هر سپیده دم حتی از پشت این پنجره میله نشان یا نهایتا از بلندای این بام محصور رو به البرز خاموش ایستاد و تماشا کرد و زیر لب سرودی را که - از سال های قرق ! تا سال های سکوت هنوز !- چونان تناسی بر لبان خشکیده مانده را زمزمه کرد : دلم را در میان دست می گیرم و می افشارمش در چنگ، - دل، این جام پر از کینِ پر از خون را؛ دل، این بی تاب خشم آهنگ... که تا نوشم به نامِ فتح تان در بزم؛ که تا کوبم به جام قلب تان در رزم! که جامِ کینه از سنگ است. ... امید مردمی خاموش هم پشتم. کمان کهکشان در دست، کمان داری کمان گیرم. شهاب تیزرو تیرم؛(آرش) ...
با یاد آن زمان ها که این سرود بر گرد آتش کوهستانها زمزمه نیمه شبان مستان بود و با یاد شاعر که از درخت گفت و از آدم و از آرش و دلتنگانه در غربت رخت بر کشید رفت و چه می شود گفت که سال هاست در این سر زمین خاموشان شعری گفته نشد خورند شرایط موجود چرا که شاعران را لب دوخته اند و مداحان زرخرید یکه عربده کشان میدانند پس اینچنین است که حتی اگر تمامی درختان را سر بریده باشند می توان در زیر آفتاب تموز بر تنه بریده ی بیدی نشست به تامل در خستگی و زیر لب زمزمه کرد که : تو قامت بلند تمنایی ای درخت !عباث!
(1) comments
khaki asmani! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
in ja kojast !? Photo by Abbas Jafari
(0) comments
salami be aftab ! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
aramesh ! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
Tuesday, February 21, 2006
tamasha ! Photo by Abbas Jafari
(2) comments
Monday, February 20, 2006
بابا کلان! در گذار و گذر لوت خالی بر سرراه روزگاری قریه ای کوچک بر کوهی کوچکتر تکیه کرده بود که تکیه گاه همه اجداد من بود . تا آنکه زمین بر خود لرزید وجز تلی خاک از آن نماند .... آن خانه کوچک با آن تنور گرمش هنوز گرم ترین خاطره ای است که در بیداد این سرما ذهن خسته بدان پناه می برد ! همه اجداد من در این خانه زیستند و مردند خواستم نامه ای به بابا کلان بنویسم ذهن چیزی برای گفتن نداشت . پس التجا به شعر سید صالحی بردم گویا ترست گویا ! عباث !
سلام ! حال همه ی ما خوب است ملالی نیست جز گمشدن گاه بگاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند. با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی می گذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و نه این دل ناماندگار بی درمان از نو برایت می نویسم حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکن !
(0) comments
khaneh pedari ! Photo by Abbas Jafari
(1) comments
Friday, February 17, 2006
RAFTAM ama hame ja ta NARESIDAN raftm ! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
آنچه این جا پیداست همان "هیچ "مجسم است معلق و آویخته از هیچ کجای آسمان به هیچ کجای زمین پس تاب میخورد میان شوراب و سراب . ذهن در بی در کجای ناپیدا به دنباله ی ردی می رود که بایستی بر شن افتاده باشد ولی امان از دست این شوباد که می چرخد و می تابد و با خود شن وشور را بر گرداب ناپیدای آسمان می کشاند تنوره میکشد و باز می گردد و باز دو باره باز ! و شب تا شب اینچنین بر سر لوت می گذرد و ما نیز پایی براه و دلی در دست هر گام این تلخه و شوراب را به حرمت خلوتای و خاموشی اش مزمزه می کنیم . چه زهر شیرینی است این بی خبری و خاموشی در غیبت آدمیان و..آدمیان !! .................
عباث! بهمن 84
(1) comments
AMADAN!! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
ZOHR E ATASH !! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
RAFTAN!! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
Wednesday, February 15, 2006
ro be an vosat e bi vajeh ke hamvareh mara mikhand ! Photo by Abbas Jafari
(5) comments
koja !? Photo by Abbas Jafari
(2) comments
gharigh ! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
Monday, February 06, 2006
syah mashgh ! Photo by Abbas Jafari
(2) comments
Sunday, February 05, 2006
من از رنگ خود شرمنده ام کاغذ جان ! خداحافظ امضا : خودکار
از وبلاگ ارنستو
(1) comments
Friday, February 03, 2006
TANHAEI! Photo by Abbas Jafari
(13) comments
حمالان پوچیمرز های دشوار تحمل را شکستند تکبیر برادران !همسرایان وحدتبا حنجره های بی اعتقادیحماسه های ایمان خواندند.تکبیر برادران!کودکان شکوفهافسانه دوزخ را تجربه کردندتکبیر برادران!ما با نگاه نا باور فاجعه را تاب آوردیم هیچکس برادر خطابمان نکرد و به تشجیع ما تکبیری بر نیاورد تنهایی را تاب آوردیم و خاموشی را و در اعماق خاکستر می تپیم . شاملو.
(0) comments
Wednesday, February 01, 2006
ghatran! Photo by Abbas Jafari
(0) comments
|