Azad kooh آزاد کوه
 

 
about ECO_ADVENTURE & CLIMBING
 
 
   
 
Tuesday, July 06, 2004
 
پیتر کربر یک آلمانی عاشق ایران است سالهاست به گمانم ده سالی میشود که با هم سفر می کنیم اوبهتر از هر ایرانی که من می شناسم گوشه و کنار این خاک را میشناسد وبه آن عشق می ورزد ما بیست و چند روز ی با هم بر گوشه های بکر این سرزمین سر کشیدیم از حاشیه سزار زیبا و با شکوه تا خلوت غمگین دره های پرت افتاده سبز کوه تا شط تمی بدنبال رد پای جعفر قلی تادورک بازفت تا خلوتای خنک کبکان تا تا هرات و هرابرجان تاگمبان که به تماشای فلامینگوهای خسته از پرواز و بی حوصله برای کوچ تا یک جا نشینان چاه حاج عوض برای گرفتن عکسی از سودابه دخترک عرب ایلاتی تا تا خلوت خاموش بکان که تمام شب را مادر ایل و پسرش از ترس غارت گوسفندان کم شمارشان بیدار ماندند! ( چه امنیتی شوم بر این خطه حاکم است !) و بعد دل سپردیم به خاموش روان رود زلال در دره تنگ براق و پای حرف های عزیز نشستیم که تلخ می گفت از اینکه زیر مان راقرار است آب ول کنند تا از ملک آبا اجدادیمان کنده شویم خاموش گریختیم هردومان و به خلوت خالی محمد آباد کوره گز کوره ای تفتیده در گرمای کویر و سر زدیم به عبدالحسین هشتاد ساله که هنوز تنهای تنها بر لبه شور کویر لمیده است و شصت سال است افق را تماشا می کند تا بلکه از پشت چربه دور بلکه سواری برسد !و دلم نیامد برنجانمش که : سواری در راه نیست

عباث !!
Comments: Post a Comment

 

 
 
 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.  

Home