Azad kooh آزاد کوه
 

 
about ECO_ADVENTURE & CLIMBING
 
 
   
 
Monday, January 06, 2003
 
ديروز برگشته ام و فردا ميروم !

کردار روزگار ، آن آمدن و اين رفتن ، مثل اينکه ميانه رودي خرد پاهايت را به آب داده باشي آب بيايد و برود و تو را با خود ببرد و تو هنوز ميانه جوي ايستاده باشي و فقط نگاه کني ، کار ديگر نمي تواني، جز به تماشا چگونه ميتواند گذشت اين لحظه هاي خاکستري ؟

ديروز برگشته ام و فردا مي روم .
ميروم مثل همه ديروز ها که رفته بودم و مي آيم ـمي آيم آيا ؟! و باز کنار در خسته نشسته خواهم شد ،کفش هاي ديروزم هنوز از ماسه هاي نرم کوير زرين پر است چشم هايم هنوز شن ديروز در خود دارد و جانم هنوز در مهــــرجان جا مانده است ،جا مانده است چيزي ، جايـــــــــــــــي .در خالي کوير بياضه . پشت ديوار هاي بلند رباط خرگوشي ،روي بلندي هاي کوه کوتاه هرش .

ديروز باز گشته ام و فردا مي روم .

مهرجان ! کوير طبقه ، محمد آباد کوزه گر .خالي دشت زير دست عروسان . چوپانان . واحه مصــــــــر ، راستي کربلايي گلزار منتظر است تا برايش عکس هايش را ببرم .

اين فردا در شهر چه تنبلانه تن به آمدن مي دهد . پير خر شب هاي شهر چه لنگ گدار فردا را بالا مي کشد !و صداي اين تار با اين دل چه مي کند !
بس است . بر خيزم .براي ده شب کوير بايستي بار ببندم ،دوربينم را بر خواهم داشت و کوله ام و کلاهم و ................................................خواهم رفت.
مي روم !!

عباس جعفري


karbalaei golzar
Comments: Post a Comment

 

 
 
 
  This page is powered by Blogger, the easy way to update your web site.  

Home